محمدرضا پهلوی در چهارم آبان سال 1289 در تهران به دنیا آمد. پدرش رضاخان میرپنج در آن زمان یکی از افسران دیویزیون قزاق بود که به او علاقه خیلی زیادی داشت. نخستین فرزند خانواده دختر بود و پدرش آرزو داشت فرزند دوم پسر باشد. مادر محمدرضا (تاج الملوک آیرملو) همسر دوم رضاخان بود.محمد رضا یک خواهر دوقلو داشت. خواهر همزادش اشرف پهلوی، از او کوچکتر بود و خواهر این دو یعنی شمس پهلوی سه سال از این دو نفر بزرگتر بود. آنان سه سال بعد صاحب برادری به نام علیرضا شدند. رضاخان جمعا پنج بار ازدواج کرد. تاج الملوک به لحاظ اینکه فرزند یکی از همکاران نظامی رضاخان بود، از قدرتمندترین زنان زمان خود بود.در سن شش سالگی محمدرضا (سال 1305 خورشیدی) رضاخان تاجگذاری نمود و به عنوان پادشاه ایران، قسم یاد کرد. همزمان تاج کوچکی نیز بر سر محمدرضا گذاشته شد و او نیز به عنوان ولیعهد ایران شناخته شد. در همین زمان زندگی محمدرضا از مادر و خواهرانش جدا شد. او در کاخی اختصاصی به تنهایی زیر نظر معلمهای فرانسوی زندگی میکرد. خانه تاج الملوک فاصله ناچیزی با کاخ ولیعهد داشت و او آزاد بود که هرموقع مایل است به آنجا برود. محمد رضا از چنین زندگی ای احساس خوشایندی نمیکرد. او سالها بعد و در دوران جوانی (در کتاب ماموریت برای وطنم) این زندگی را که بدستور پدرش تحت تربیتی خاص انجام میداد«تربیت مردانه» خواند.در همان زمان وارد مدرسه ای به نام، دبستان نظام شد که به دستور رضاشاه در قصر سعدآباد بر روی تپه های غیرمسکونی شمال شهر بر پا شد و هدف آن تعلیم ولیعهد دریک محیط نظامی بود. تعلیمات مدرسه نظام؛ اگر چه دشوار و رمقگیر بود؛ اما نیروی مقاومتش را افزود. او همچنین سوارکاری، ژیمناستیک و بوکس را فرا گرفت. محمدرضا که از محبت مادری محروم شده بود، به دوستان مدرسهای روی آورد که اغلب فرزندان امرای ارتش یا مقامات مهم دولتی بودند. وی در خاطراتش فردوست را صمیمیترین دوست دوران کودکی و نوجوانیاش میخواند. فردوست از 8 سالگی وارد مدرسه نظام شد و علیرغم این که پدرش از مقامات دون پایه ارتش بود، به دلیل ابراز لیاقت در تحصیل به این مدرسه و کلاس مخصوص ولیعهد راه یافت و در امتحانات پایان سال اول، شاگرد اول شد، در حالی که ولیعهد خارج از رده قرار داده شد سال بعد کلاس به ساختمانی معروف به خوابگاه در کاخ گلستان منتقل شد، تا ولیعهد به محل زندگیاش نزدیک باشد. در این کلاس بود که رضاشاه فردوست را به عنوان دوست و همراه همیشگی پسرش برگزید، تا حتی در روزهای تعطیل نیز تا هنگام خواب با او باشد. محمدرضا همزمان با ورودش به مدرسه آموزش زبان فرانسه را به وسیله معلمی فرانسوی به نام سیلوستر آغاز کرد. خانم ارفع نیز نظارت بر امور داخلی او را عهده دار شد. در این مدرسه علاوه بر دروس روزانه، کاربرد اسلحه و تعلیمات صحرایی انجام میشد. ولیعهد از 8 سالگی میبایست با شاه ناهار میخورد و در جلسات مشورتی وزراء، بازدید واحدها و رژهها شرکت میکرد. دوران کودکی محمدرضا درشهریور 1310 و با اعزام وی به سوئیس خاتمه یافت و او عملاً زندگی نیمه مستقل دوران نوجوانی را آغاز نمود.