او در مورد تحصیلات خود میگوید: «در دبستان سال ششم را جهشی خواندم و رفتم دبیرستان. سه سال اول دبیرستان را در دبیرستان راه دانش درس خواندم. ریاضیاتم خوب بود و خیلی هم دلم می خواست در این رشته ادامه دهم. در فعالیت های فوق برنامه هم جزو گروه کر مدرسه بودم. در مسابقات ورزشی مدرسه هم شرکت می کردم. دو و میدانی، عضو تیم بسکتبال مدرسه هم بودم. ولی با توجه به محدودیتهای آن زمان و عدم امنیت برای حضور دختران در این محیطها پدرم مخالفت میکرد» او این مخالفت پدر را درک نمیکند ولی به علت احترامی که به پدرش قائل بود مقاومت نکرده و اطاعت میکند.در آن برهه به دلیل برنامههای ضد دینی و غیراخلاقی تلویزیون بیشتر خانوادههای مذهبی تلویزیون نداشتند و از خرید آن اجتناب میکردند ولی سهیلا جلودار زاده برای تماشای جشن های 2500 ساله از تلویزیون و به این علت که در مدرسه همه دوستانش تلویزیون داشتند پدرش را تحت فشار قرار میدهد که او هم یک دستگاه تلویزیون بخرد تا از دیدن جشنهای 2500 ساله محروم نباشند!او در مورد ادامه تحصیلات و شرکت در کنکور میگوید: «سال آخر در منطقه اول شدم، همان سال در 14 دانشگاه ثبت نام کردم. علاقه شخصی خودم این بود که روانشناسی شیراز بخوانم ولی چون نزدیک ترین دانشگاه به خانه مان امیرکبیر بود رفتم آنجا، نساجی، یک دلیل هم داشت که یک فامیل داشتیم که مهندس نساجی بود و حسابی پولدار شده بود! اما خودم دلم می خواست بروم شیراز و از تهران دور باشم.»او مدتی را در دانشگاه بیحجابی پیشه میکند تا اینکه در کتابخانه دانشگاه با کتابهای دکتر شریعتی آشنا شده و هر چند انتخاب دوباره حجاب برای او سخت بود با مطالعه نوشتههای شریعتی حجاب را بر میگزیند.